جدول جو
جدول جو

معنی زینب خون - جستجوی لغت در جدول جو

زینب خون
(دَ / دِ)
زینب خوان. مردی که در تعزیه ها بجای حضرت زینب کبری علیها سلام و از زبان وی سخن میگوید. (از فرهنگ عامیانۀ جمال زاده). دایره المعارف فارسی ذیل زینب آرد: ’... شبیه زینب در تعزیه نقش مهمی داشته است. اجراکننده این نقش در زمان ناصرالدین شاه در تکیۀ دولت مردی بود بنام ملاحسین زینب خوان که بانازک کردن صدای خود تقلید صدای زنها را می کرد. لباس شبیه زینب پیراهنی بود که تا پشت پا میرسید. پارچۀسیاهی به سر می افکند که تا سر انگشتهای او را می پوشانید. پارچۀ سیاه دیگری صورت او را تا زیر چشم می پوشانید بطوری که جز چشمهای او و سر انگشتان، تمام بدنش با این سه قطعه پارچه پوشیده بود - انتهی. توضیح اینکه چون زنان بر حسب قواعد فقهی از خواندن آواز پیش نامحرمان ممنوع بودند، مردان در لباس زنان بجای زن حاضر می شدند. رجوع به مادۀ بعد و زینب زیادی شود
لغت نامه دهخدا
زینب خون
تعزیه خوانی که در مجالس تعزیه نقش حضرت زینب را به عهده داشته
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(زَ / زِ نَ)
زینب خوانی. سخن گفتن بجای زینب و از زبان حضرت زینب (ع) در تعزیه ها و به اصطلاح امروز ’رل’ حضرت زینب را بازی کردن. (از فرهنگ عامیانۀ جمالزاده). رجوع به مادۀ قبل و زینب بنت الامام علی... شود
لغت نامه دهخدا
(زِ نَ)
دهی از دهستان نجف آباد شهرستان بیجار است که 190 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(زَ نَ بی یو)
خاندانی از اولاد زینب بنت سلیمان بن علی بن عبدالله بن العباس... و از آن خاندان است وزیر الشریف ابی القاسم علی بن طراد... (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). و رجوع به زینب بنت سلیمان و علی زینبی شود
لغت نامه دهخدا